نظرات بچه ها

يكي از بچه ها: اشکمو در اوردین...یادش بخیر...پارکو نگفتی !یادته طرفایه ساعت7 تابستونا یه دکه ای بودش فک کنم اسم فروشندش مسلم بود...نوار می ذاشتن تو ضبط صداشو بلند می کردن پارک شلوووغ وقتی اب فواره ی حوضاشو باز می کردن دوست داشتی خیره بهش نگاه کنی و بری دستتو بذاری تو حوض....یادته همیشه تابا شلوغ بودن؟سر صف بایستی می ایستادیم؟!سگ و گربه های کوشک یادته؟من هیچا گربه هایی به قشنگی و لوسی و البته چاقی کوشک ندیدم!وای باشگاه ,باشگاه رو یادتون میاد¿یه جای رویای و اندیکا-کوشک...